سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کار نیک را به جاى آرید و چیزى از آن را خرد مشمارید که خرد آن بزرگمقدار است و اندک آن بسیار ، و کسى از شما نگوید دیگرى در انجام کار نیک از من سزاوارتر است که به خدا سوگند ، بود که چنین شود ، چه نیک و بد را مردمانى است ، هر کدام را وانهادید اهل آن ، کار را به انجام خواهد رسانید . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

صفحات اختصاصی
 
خاطرات ویادداشتها
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :120
بازدید دیروز :49
کل بازدید :656561
تعداد کل یاداشته ها : 198
103/9/9
3:49 ع

 

توحید آنست که خدا را در وهم و اندیشه نیاورى (خداوند منزه از تجسم در وهم و خیال است) و عدل آنست که او را متهم نسازى (از اعمال ناشایست او را مبرا بدانى) .

2ـ ان لله تعالى فى کل نعمة حقا فمن اداه زاده منها و من قصر عنه خاطر بزوال نعمته.

ترجمه:

البته براى خداى تعالى در هر نعمتى حقى است (که باید در برابر آن سپاسگزارى کرد) پس هر که آن (شکر نعمت) را بجا آورد خداوند آن نعمت را بر او زیاد گرداند و کسى که در اینمورد کوتاهى نماید خداوند نعمتش را در خطر زوال اندازد.


3ـ اذا قدرت على عدوک فاجعل العفو عنه شکرا للقدرة علیه.

ترجمه:

هر گاه بر دشمنت ظفر یافتى بشکرانه (نعمت) پیروزى از او در گذر.

4ـ من کفارات الذنوب العظام اغاثة الملهوف و التنفیس عن المکروب.ترجمه:

بیچاره و ستمدیده‏اى را بفریاد رسیدن و از شخص اندوهگین غم و اندوه را زدودن از جمله کفارات گناهان بزرگ محسوب مى‏شود.

5ـ یابن ادم اذا رأیت ربک سبحانه یتابع علیک نعمه و انت تعصیه فاحذره.

ترجمه:

اى فرزند آدم زمانى که دیدى پروردگار پاکت نعمتهاى خود را پشت سر هم بتو میبخشد و تو (بجاى سپاسگزارى) او را معصیت و نافرمانى میکنى پس از (عذاب و عقوبت) او بترس. (زیرا این آمدن نعمت پشت سر هم موجب گناه بیشتر و در نتیجه باعث زیادى عذاب و شکنجه خواهد بود) .

6ـ اذا کنت فى ادبار و الموت فى اقبال فما اسرع الملتقى.

ترجمه:

زمانیکه تو (در اثر گذشتن ایام عمر) پشت بدنیا کرده (و رو بطرف مرگ نهاده‏اى) و مرگ (هم بسوى) تو رو میآورد پس چه زود (میان تو و مرگ) ملاقات خواهد بود.

7ـ افضل الزهد اخفاء الزهد.

ترجمه:

برترین زهد پنهان داشتن آن (از انظار مردم) است.

8ـ اشرف الغنى ترک المنى.

ترجمه:

شریفترین توانگرى و بى نیازى رها کردن آرزوها است.

9ـ ایاک و مصادقة الاحمق فانه یرید ان ینفعک فیضرک،و ایاک و مصادقة البخیل فانه یقعد عنک احوج ما تکون الیه،و ایاک و مصادقة الفاجر فانه یبیعک بالتافه،و ایاک و مصادقة الکذاب فانه کالسراب یقرب علیک البعید و یبعد علیک القریب.ترجمه:

از دوستى احمق بر حذر باش زیرا که او میخواهد بتو سودى رساند (ولى بعلت بیخردى) زیان میرساند،و از دوستى بخیل دورى کن (که اگر از او چیزى بخواهى) خود را از تو نیازمندتر نشان میدهد،و از دوستى بدکار سخت بپرهیز که ترا ببهاى ناچیزى میفروشد،و از دوستى دروغگو دورى گزین که او مانند سراب است (ترا میفریبد) دور را بتو نزدیک و نزدیک را از تو دور گرداند.

10ـ لسان العاقل وراء قلبه و قلب الاحمق وراء لسانه.

ترجمه:

زبان خردمند پشت قلب او است و قلب احمق پشت زبان او (خردمند ابتداء تأمل و اندیشه کند آنگاه سخن گوید و احمق و نادان اول سخن گوید بعد بفکر و اندیشه افتد) .

11ـ سیئة تسوءک خیر عند الله من حسنة تعجبک.

ترجمه:

گناه و عمل بدى (که از تو سر زند و) ترا اندوهگین کند در نزد خدا بهتر از کردار نیکى است که ترا بعجب و خودبینى وا دارد.

12ـ الظفر بالحزم،و الحزم باجالة الرأى،و الرأى بتحصین الاسرار.

ترجمه:

پیروزى یافتن (در کارها) باحتیاط و دور اندیشى است و حزم و احتیاط بکار انداختن نیروى فکر و اندیشه است و رأى و اندیشه بمحکم نگاهداشتن اسرار است.

13ـ احذروا صولة الکریم اذا جاع و اللئیم اذا شبع.

ترجمه:

بترسید از صولت و سطوت کریم هنگامیکه گرسنه شود و از حمله و سلطه لئیم موقعیکه سیر شود .

14ـ اولى الناس بالعفو اقدرهم على العقوبة.ترجمه:

هر که بکیفر رسانیدن (دشمن یا خطا کار) تواناتر باشد بعفو و بخشیدن او سزاوارتر است .

15ـ لا غنى کالعقل و لا فقر کالجهل و لا میراث کالادب و لا ظهیر کالمشاورة.

ترجمه:

هیچ بى نیازى مانند عقل و هیچ فقرى مانند جهل و هیچ میراثى همچون ادب و هیچ پشتیبانى مانند مشورت نیست.

16ـ اهل الدنیا کرکب یسار بهم و هم نیام.

ترجمه:

مردم دنیا مانند کاروانیانى هستند که آنها را در حال خواب سیر میدهند (و موقعیکه مرگشان فرا رسید و بزندگى آنها خاتمه داد از خواب بیدار مى‏شوند و این بیدارى بحال آنان سودى ندهد) .

17ـ العفاف زینة الفقر و الشکر زینة الغنى.

ترجمه:

پاکدامنى زینت تهیدستى و سپاسگزارى زیور توانگرى است.

18ـ اذا تم العقل نقص الکلام.

ترجمه:

هر گاه عقل (آدمى) کمال یابد سخنش نقصان پذیرد (پر حرفى دلیل بیخردى است) .

19ـ نفس المرء خطاه الى اجله.

ترجمه:

هر نفسى که انسان میکشد یکقدم بسوى مرگش بر میدارد.

20ـ من اصلح ما بینه و بین الله اصلح الله ما بینه و بین الناس،و من اصلح‏امر اخرته اصلح الله له امر دنیاه،و من کان له من نفسه واعظ کان علیه من الله حافظ.

ترجمه:

هر که آنچه را که میان او و خدا است (بوسیله تقوى) اصلاح کند خداوند آنچه را که میان او و مردم است بصلاح آورد،و کسیکه کار آخرتش را اصلاح کند خداوند براى او کار دنیایش را درست کند،و هر که را از خویشتن براى خود پند دهنده‏اى باشد از جانب خدا براى او محافظى خواهد بود.

21ـ مثل الدنیا کمثل الحیة لین مسها و السم النافع فى جوفها،یهوى الیها الغر الجاهل و یحذرها ذو اللب العاقل.

ترجمه:

داستان دنیا بداستان مار گزنده‏اى ماند که دست سودن بدان نرم و در اندرونش زهر کشنده است،نادان فریب خورده بسوى آن رود ولى خردمند دانا از آن دورى گزیند.

22ـ شتان ما بین عملین:عمل تذهب لذته و تبقى تبعته و عمل تذهب مؤونته و یبقى اجره.

ترجمه:

چقدر اختلاف و دورى است بین دو کار:یکى عملى که لذتش رفته و زیان و رنج آن باقى بماند (مانند لذایذ شهوانى) و دیگرى عملى که (مانند اعمال عبادى) رنج آن رفته و مزد و پاداشش باقى ماند.

23ـ عظم الخالق عندک یصغر المخلوق فى عینک.

ترجمه:

عظمت آفریدگار در نزد تو مخلوق را در چشم تو کوچک گرداند.

24ـ ان لله ملکا ینادى فى کل یوم:لدوا للموت و اجمعوا للفناء وابنوا للخراب.

ترجمه:

خداوند را فرشته‏اى است که هر روز فریاد میزند (اى مردم) زاد و ولد کنید براى مردن و جمع کنید براى فانى شدن و بنا کنید براى خراب شدن.

25ـ لا یکون الصدیق صدیقا حتى یحفظ اخاه فى ثلاث:فى نکبته و غیبته و وفاته.

ترجمه:

دوست اگر در سه مورد دوستش را حمایت نکند دوست نیست:در شدت و گرفتارى او،و در غیبت وى و پس از مرگش.

26ـ من اعطى اربعا لم یحرم اربعا:من اعطى الدعاء لم یحرم الاجابة،و من اعطى التوبة لم یحرم القبول،و من اعطى الاستغفار لم یحرم المغفرة،و من اعطى الشکر لم یحرم الزیادة.

ترجمه:

کسى را که چهار چیز بخشیدند از چهار چیز محروم نماند:بکسى که توفیق دعا داده شد از استجابت آن محروم نگردید،و کسى را که (راه) توبه نشان دادند از قبول شدن آن بى نصیب نماند،و آنرا که استغفار دادند از آمرزش نا امید نگشت،و کسى را که سپاسگزارى (از نعمتها) بخشیدند از فزونى آن محروم نگردید.

27ـ استنزلوا الرزق بالصدقة و من ایقن بالخلف جاد بالعطیة.

ترجمه:

بوسیله صدقه دادن روزى را (از آسمان رحمت و کرم خدا) پایین آورید و کسى که بباز یافتن عوض یقین نمود در بخشیدن سخى مى‏شود.

28ـ ینزل الصبر على قدر المصیبة،و من ضرب على فخذه عند مصیبته حبط اجره.ترجمه:

صبر و شکیبائى باندازه مصیبت داده مى‏شود،و کسى که هنگام گرفتاریش (کم طاقتى نموده و دست خود را) برانش زند اجرش ضایع گردد.

29ـ المرء مخبوء تحت لسانه.

ترجمه:

مرد در زیر زبانش نهفته است (تا مرد سخن نگفته باشدـعیب و هنرش نهفته باشد)

30ـ هلک امرؤ لم یعرف قدره.

ترجمه:

کسى که قدر و قیمت خود را نشناخت تباه گشت.