بنى امیه را مهلتى است که در آن مى‏تازند ، هر چند خود میان خود اختلاف اندازند . سپس کفتارها بر آنان دهن گشایند و مغلوبشان نمایند [ و مرود مفعل است از « ارواد » و آن مهلت و فرصت دادن است ، و این از فصیح‏ترین و غریبترین کلام است . گویى امام ( ع ) مهلتى را که آنان دارند به مسابقت جاى ، همانند فرموده است که براى رسیدن به پایان مى‏تازند و چون به نهایتش رسیدند رشته نظم آنان از هم مى‏گسلد . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

صفحات اختصاصی
 
خاطرات ویادداشتها
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :16
بازدید دیروز :135
کل بازدید :660580
تعداد کل یاداشته ها : 198
04/4/21
3:9 ص

کاش با هر دل , دلی پیوند داشت

هر نگاهی یک سبد لبخند داشت


کاش لبخندها پایان نداشت


سفره ها تشویش آب ونان نداشت


کاش می شد ناز را دزدید و برد


بوسه رابا غنچه هایش چید و برد


کاش دیواری میان ما نبود


بلکه می شد آن طرف تر را سرود


کاش من هم یک قناری می شدم


درتب آواز جاری می شدم


آی مردم من غریبستانی ام


امتداد لحظه ای بارانیم


شهر من آن سو تر از پروازهاست


در حریم آبی افسانه هاست


شهر من بوی تغزل می دهد


هرکه می آید به او گل می دهد


دشتهای سبز , وسعتهای ناب


نسترن , نسرین , شقایق , آفتاب


باز این اطراف حالم را گرفت


لحظه ی پرواز بالم را گرفت


می روم آن سو تو را پیدا کنم


در دل آینه جایی باز کنم .
-----------