سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در خبر ضرار پسر ضمره ضبابى است که چون بر معاویه در آمد و معاویه وى را از امیر المؤمنین ( ع ) پرسید ، گفت : گواهم که او را در حالى دیدم که شب پرده‏هاى خود را افکنده بود ، و او در محراب خویش بر پا ایستاده ، محاسن را به دست گرفته چون مار گزیده به خود مى‏پیچید و چون اندوهگینى مى‏گریست ، و مى‏گفت : ] اى دنیا اى دنیا از من دور شو با خودنمایى فرا راه من آمده‏اى ؟ یا شیفته‏ام شده‏اى ؟ مباد که تو در دل من جاى گیرى . هرگز جز مرا بفریب مرا به تو چه نیازى است ؟ من تو را سه بار طلاق گفته‏ام و بازگشتى در آن نیست . زندگانى‏ات کوتاه است و جاهت ناچیز ، و آرزوى تو داشتن خرد نیز آه از توشه اندک و درازى راه و دورى منزل و سختى در آمدنگاه . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

صفحات اختصاصی
 
خاطرات ویادداشتها
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :49
بازدید دیروز :106
کل بازدید :656006
تعداد کل یاداشته ها : 198
103/9/5
9:20 ص

چو جان ما شده نیمیش صرف هجرانت

بیا که نیم دگر را کنیم قربانت

هر آنکه عهد مودّت ببست با تو شکست

منم که هیچ نکردم خلاف پیمانت

اگر رود سر و جانم به راه عشق و وفا

گمان مدار زنم دست رد به دامانت

اسیر فتنه شد از شوق همچو جمشیدی

هر آنکه دید به شوخی دو چشم فتّانت


سایه       زحمت